به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: بستهشدن موقت پنجره چندین باشگاه لیگبرتری در فصل گذشته، حذف سرخابیها از آسیا و تیغ تعلیق فدراسیون و جداسازی لیگ برتر از فوتبال باشگاهی آسیا، همگی طبیعتاً اخباری هستند که حتی شایعه آنها، دل ما فوتبالدوستان ساده را تکان میدهد. اما رعبانگیزترین تهدید زمانی حس میشود که سهیل مهدی، رئیس کمیته برگزاری سازمان لیگ، احتمال تعلیق بیسابقه لیگ برتر را با خندهای تحقیرآمیز روی آنتن یک برنامه ورزشی زنده بیان میکند و مجریان برنامه نیز در خندیدن به وضعیت اندوهناک فوتبالمان از وی نیز پیشی میگیرند. شاید دیگر تنها هواداران عاشق فوتبال ایران هستند که با سقوط آزاد لیگ برتر، قلبشان به درد میآید. طی این سالها، به ورزشدوستان ایرانی یاد دادهشد که در آستانه هر فاجعه مدیریتی، بگویند «خدا را شکر که فوتبال ما با این محرومیت مواجهشد؛ دستکم مسئولان پس از این اتفاق به خودشان میآیند».
اما ظاهراً چند سالی است که بسیاری از هواداران ناخودآگاه تنها میگویند: «خدا را شکر که محروم شدیم»!
دیگر کک هیچ مسئولی با محرومیت، تعلیق و فشار خارجی نمیگزد؛ بلکه فقط به این اتفاقات تلخ عادت میکنیم. بستهشدن پنجره باشگاهها برایشان به امری عادی تبدیلشده. عدم امکان میزبانی نمایندگان ما در لیگ قهرمانان آسیا، دیگر امری عادی است و چندان به چشم نمیآید. با تداوم این وضعیت، قرار است سالها جمله «خدا را شکر که استقلال و پرسپولیس از آسیا حذف شدند»
را بر زبان بیاوریم؛ در حالی که در اعماق قلبمان حسی کاملاً متفاوت و غمگین داریم. راه نجات فوتبال ایران این نیست که منتظر فاجعههای تلخ پیشرو باشیم؛ بلکه این است که قبل از فجایع احتمالی، خودمان به مسئولان تلنگر بزنیم. بدهیهای انباشته باشگاهها، مالکیت دولتی سرخابیها، انحصار فوتبال توسط دولت و حکومت، محرومیت از حق پخش و حق تبلیغات محیطی، عدم اجبار باشگاهها به تأسیس آکادمی و حتی سهلانگاری در پر کردن فرمهای مربوط به مجوز حرفهای، تنها سرخابیها را از لیگ قهرمانان آسیا محروم نساخته؛ بلکه بهواسطه این کمبودها، تنها سپاهان و فولاد از آسیا محروم نیستند.
در حالی که کمیته صدور مجوز حرفهای کشور همچنان تحت تعلیق است، رفع این تعلیق اولویت آخر آقایانی است که تمام تمرکزشان روی انتخابات قدرت شهریورماه معطوف است. آیا برای هوادارانی که به بهانه نقلوانتقالات قوی تیم رقیب به ساختمان بهارستان هم میروند تا فریاد عدالت سر دهند، ترمیم این ایرادات پرشمار و خطرناک بهانه کمی است؟